انگار مدتی است که احساس می کنم
خاکستری تر از دو سه سال گذشته ام
احساس می کنم که کمی دیر است
دیگر نمی توانم
هر وقت خواستم
در بیست سالگی متولد شوم
آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید
اگه یه روز بری سفر … بری زپیشم بی خبر
اسیر رویاها میشم … دوباره باز تنهامیشم
به شب میگم پیشم بمونه … به باد میگم تا صبح بخونه
وقتی تو نیستی
نه هست های ما
چونانکه بایدند
نه بایدها...
دردهای من
جامه نیستند
تا ز تن در آورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشته ی سخن درآورم
این روزها که می گذرد، هر روز
احساس می کنم که کسی در باد
فریاد می زند
احساس می کنم که مرا
از عمق جاده های مه آلود
یک آشنای دور صدا می زند
محمد گنجی نژاد کیف انگلیسی سریال زیبا و دهه 60 علی مصفا سینمایی 2017 2019 قیصر امین پور 1993 بیس دار 1397 kill bill 2 English kill bill 2 kill bill 1 English kill bill 1 کلاه قرمزی چای از بحر شما دم بکنم یا نکنم میخوای بریز میخوای نریز عزیزم ببخشید آقای همساده ماموریت غیر ممکن 2018 2018 بینوایان 1958 Munna Bhai M.B.B.S. 2003 the cafe society 2016 سکوت بره ها 1991