تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
خدمت تلاش لذت


۷ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است





پایان ترم 7 
دانشگاه صنعتی

دوستان دور هم خوش بودیم


محمد گنجی نژاد ۹۷-۱۰-۲۸ ۰ ۱ ۱۸۱

محمد گنجی نژاد ۹۷-۱۰-۲۸ ۰ ۱ ۱۸۱


انگار مدتی است که احساس می کنم 

خاکستری تر از دو سه سال گذشته ام 

احساس می کنم که کمی دیر است 

دیگر نمی توانم 

هر وقت خواستم

در بیست سالگی متولد شوم


آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید


فرامز اصلانی


اگه یه روز بری سفر … بری زپیشم بی خبر

اسیر رویاها می‌شم … دوباره باز تنهامی‌شم

به شب می‌گم پیشم بمونه … به باد می‌گم تا صبح بخونه


وقتی تو نیستی
نه هست های ما
چونانکه بایدند
نه بایدها...


دردهای من

جامه نیستند

تا ز تن در آورم

چامه و چکامه نیستند

تا به رشته ی سخن درآورم


این روزها که می گذرد، هر روز

احساس می کنم که کسی در باد

فریاد می زند

احساس می کنم که مرا

از عمق جاده های مه آلود

یک آشنای دور صدا می زند